ذوق مرگ ترینم

۰. مطلبی که تایپ کنی بپره خره خر باز خوبه که دو خط نوشته بودم فقط!

۱. امروز امتحان اکسل داشتم و با وجود دو جلسه غیبت و نخوندن و تمرین نداشتن و ترس شدید از امتحان اکسل و سیستم داغون و زغالی آزمون مجتمع فنی سیدخندان که همه چه استاد چه دانشجو شاکین بالاترین نمره کلاس رو گرفتم و استادم چون دختر خوب و گلی هستم بهم هشت نمره اضافه داد و نمره ام شد ۹۴ از ۱۰۰ بعد روژین چونه زد که استاد فاطمه فلان و بیسار استاد برام ۱۰۰ رد کرد به افتخاااااااااارش از اون بهترتر دیدن قیافه عصبی و در حال حرص خوردن یکی از این جدیدا بود که به دلایلی ازش هیچ کدوم ماهایی که از کلاس ای سی دی ال یک باهم بودیم ازش خوشمون نمیاد چون نمره اش کم شده بود و قسمت غمناک ماجرا کم شدن نمره روژین عزیزم و آقای اصلانی بود روژین چون دوستمه آقای اصلانی چون یقینا از همه ما بیشتر بلده تو کلاس ما یکسره در این حالت بودیم پیس پییییس پییییسسسس آقای اصلااااانی آقاااای اصلااااانی چی میشه جواب این تمرین؟ و همیشه بنده خدا تقلب میرسوند حتی وقتی استاد میگفت نرسون با صدای رسا که کامل بشنویم از استاد سوالی میپرسید که جواب ما توش بود خلاصه که حقش نبود ۶۰ بشه بخاطر اینکه از ریبن ها استفاده نکرده و میانبرها رو استفاده کرده!

۲. امروز یکسری از بچه های گروه دورهمی رفتن سینما منم اول میخواستم باهاشون برم بعد یادم افتاد نههه سه شنبه ها با درسا قرار دارم و بهش قول دادم این سری میام تا هفت و نیم میمونم و اگه برم سینما نمیشه خلاصه نرفتم سینما و الان با کامپیوتر درسا دارم پست مینویسم و دعا میکنم زنده بمونم بعد از خوردن دستپختش اگه مردم بیاین انتقام خون منو ازش بگیرین در همین راستا آدرسش رو به دو نفر پیامک میکنم. بعدم دست و جیغ و هورااا که میام تا هفت و نیم میمونم تبدیل شد به شبم میمونم شبم میمونم تبدیل شد فردام هستم و بسیار خوشحالم

۳. اسنپی ای که منو آورد خونه درسا اینا خیلی آدم جالب و بامزه ای بود و ضمنا بلاگر هم بود از جنگ زده های بلاگفایی اینو وقتی فهمیدم که توی ماشین منتظر نشسته بودم درسا از تجریش بیاد و یهو چشمم به گروه دورهمی افتاد و یهویی بلند بلند فکر کردم و گفتم ببین هااا نه به اینکه سال تا سال کپک میزنی کسی نمیگه بیا بریم بیرون نه به این که الان مجبوری بین دوست قدیمیت و گروهی از دوستات یکی رو انتخاب کنی ... و بعد از اینجا سر صحبت باز شد و کلی هم حرف زدیم انقدر که اگه درسا دیرتر هم می اومد من گذر زمان رو حس نمیکردم و تنها نگرانیم معطلی اسنپی بود

۴. میخواستم در مورد دوشنبه هم بنویسم ولی نمینویسم باید یه چیزایی نگفته بمونن ولی میدونین نمیشه تشکر نکنم اول مرسی از بچه های آزمایشگاه که جیغ نزدن و باعث نشدن جنگخواه مغزمون رو بخوره و دوم مرسی از دوستی که دوشنبه هامو خیلی دوست داشتنی کرده خیلی خیلی زیاد مرسی که هستین کلا

۹ نظر
پـــــر ی
۲۵ ارديبهشت ۲۱:۰۲
خوشحالم خوشحالی :))

پاسخ :

جیگرتو عشقم
serek Khatoon
۲۵ ارديبهشت ۲۱:۳۹
وااای دختر چقدر خوبه انقدر انرژی داری...
عاشق روحیه‌ی شادتم من 😍😍😍

پاسخ :

فدای شما
منم عاشق مهربونیتم :) :*
چارلی ‎‌‌‌
۲۵ ارديبهشت ۲۳:۰۶
ادیتور بعضی سایتا، مثل سایت گودریدز خودش حافظه داره، مثلا یه مطلبی رو بنویسین، به هر دلیلی سایت بسته بشه یا ریلود بشه، نوشتتون رو نگه میداره تا چند دقیقه :)

+ تبریک میگم برای نمره :)) ایشالا آقای اصلانی هم در آینده انتقام میگیره D:

+ جای گوجه‌سبز تو این پست خالی بود :))

+ از اتمسفر شاد این پست بسی مشعوف شدیم :))

پاسخ :

بیان اینجوری نیست ظاهرا :/
+ مرسی :)) انتقام :)) اصلانی أسلحه به دست اومد جلو چشمم
+ هعییی گوجه سبز :((
+ خدا رو شکر :) 
دختری از جنس باد
۲۵ ارديبهشت ۲۳:۲۲
دمت گرم 
خیلی پر انرژی ای 
کلی انرژی مثبت گرفتممم ممنونمم😍

پاسخ :

قربانت :)
^__^
خدا رو شکر :) خواهش میکنم ! :) 
شهرزاد
۲۶ ارديبهشت ۰۰:۰۹
سلام
دراز کشیده داشتم پستت رو میخوندم که گوشی افتاد تو صورتم! مسئولین رسیدگی کنن خُب -_-
خلاصه این شد که تصمیم گرفتم نخستین کامنتم رو توی وبت درج کنم :دی

پاسخ :

سلام
الهیییی :))
بخواب خب دخترم :))
با تشکر از تصمیم کبری شما :)) 
حامد سپهر
۲۶ ارديبهشت ۱۰:۵۴
این دخترا همیشه حق ما رو تو نمره گرفتن از استاد میخورن عایا این کار کار درستیست عایا؟؟؟!!!!:))))

پاسخ :

ای آقا حق چی؟ :)) 
tarane fn
۲۶ ارديبهشت ۱۹:۲۲
تو خوش حال باشی ها 😍
همیشه موفقیات ببینم رفیق جان 
مهدی صالح پور
۲۶ ارديبهشت ۲۰:۵۴
این همه دغدغه‌ی اکسل برای آزمون آی‌سی‌دی‌ال بود؟ آزمونش راحته که!

پاسخ :

بله
نمیدونستم انقد آبکیه :/ :دی 
هلما ...
۲۶ ارديبهشت ۲۲:۰۸
رفتی پیش درسا یا رفتی از سیستمش استفاده کنی؟؟! یکم بگذره همه اسنپی های تهران عاشقت میشن، دفعه های بعد باید بین دوستای دورهمی و درسا و دوست جان و اسنپی یکی رو انتخاب کنی  برا رفتن پیششون:))

پاسخ :

داشت آشپزی میکرد :)) گفتم بیام غیبت کنم :))
خخخ عالی بود :)) 
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
مژده ای دل که مسیحـا نفسی می‌آیـد
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید
از غـم هجر مکن نـاله و فـریــاد کـه مـن
زده‌ ام فـــالـی و فریـــاد رسـی مـی‌آیـد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان