مکالمه

خیلی وقت بود نصف شبی با کسی طولانی مکالمه تلفنی نداشتم دیشب یکی از جذاب ترین مکالمات تلفنی ممکن با یک دوست رو داشتم مکالمه ای که یک مقدار زیادی بهم آرامش و اعتماد به نفس تزریق کرد از همین تریبون از دوستان پایه مکالمه های طولانی شبانه تشکر میکنم بخصوص اونایی که کلی زمان ازشون گرفتم مثل بیگ بلاگر که شب های بسیاری وقتی شوهرش شیفت بود ساعت ها جیک جیک کردیم یا درسا و سایر دوستان دبستانم خصوصا فاطمه ناصرالجوهر! که پایه حرفای تخیلی در مورد مثلث برمودا و هیولا بود و باعث ناامیدی گادپاور از عقل من خلاصه که مرسی
من هر وقت دارم با کسی جز درسا حرف میزنم میترسم خسته اش کنم و مزاحمش باشم وقتی بهم میگن حرف زدن باهات خوبه قشنگ حرف میزنی میشه یکی از ذوق مرگ ترین حالت های من رو دید لطفا اگه با کسی دوست هستین فارغ از جنس دوستی تون اگه خوبی ای داره بهش بگین شاید به شنیدنش واقعا محتاج باشه...
+ دوست دارم توی بازی یک آشنا شرکت کنم ولی میترسم تصویر من تو ذهن تون خراب شه شرکت نمیکنم!
۱۳ نظر
درباره من
مژده ای دل که مسیحـا نفسی می‌آیـد
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید
از غـم هجر مکن نـاله و فـریــاد کـه مـن
زده‌ ام فـــالـی و فریـــاد رسـی مـی‌آیـد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان