تولدش بود

امسال میخواستم غافلگیرش کنم برای تولدش اما دقیقا چند روز بعد این تصمیم فهمیدم رابطه اش با یکی جدی شده و میخوادش پس بیخیالش شدم البته در ظاهر و در باطن واقعا دلم میخواست براش تولد بگیرم 
ولی وجود دختری که میگفت عاشقش شده کار درستی نبود حتی بخاطرش باهاش دعوا کردم که یهو گفت رفته باز باهاش صمیمی شدم چون میخواستم حمایتش کنم خوشحالش کنم نذارم باز فکر کنه همه ازش متنفرن هر چند که هر بار حیرت زده تر از قبل و عصبانی تر از قبل میگفت تو چرا عاشق منی من به هیچکس بد نکردم همه ازم متنفرن ولی تو اینجوری عاشق منی با اینکه تنها کسی بودی که بهت بدم کردم! و تنها جوابی که میشنید این بود بقیه که خوبیاتو ندیدن و جوابی نداشتم برای کدوم خوبیا! یادم نرفته خوبیاش ولی خب منطقا بخاطرشون نباید این حجم از علاقه در من باشه خیلی های دیگه همون ویژگی ها رو دارن و اگه بمیرن من برام مهم نیست
خیلی دلم گرفته که تولدش بود و نمیشد کنارش باشم نمیشد همون قدر که برای دوستام انرژی میذارم براش انرژی بذارم فقط بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم فقط تونستم پیامکی بگم تولدت مبارک و جواب بگیرم مرسی... دوست داشتم بهش بگم مثل خرسی به من نگو مرسی وقتی میگی مرسی و پشتش هیچ حسی نیست میشکنم هیچی نگو بذار فکر کنم نخوندی تا اینکه خوندی و سرد جواب دادی...
۶ نظر
morealess ..
۱۹ ارديبهشت ۲۲:۴۶
من گفتم: ممنون. لطف‌داری

تا ندیده پاکش کنم؟!

پاسخ :

بله یا با محبت ترش کن

باور کن میشکنه...
آلاء .
۲۰ ارديبهشت ۰۰:۲۹
حرفی ندارم
اخرین بار که باهات حرف زدم گفتی حرف نزنم:)
پس چیزی نمیگم

پاسخ :

اوه ببخشید
اون شب خیلی داغون بودم
منظورم برای همیشه نبود، :*
فرهاد ‌‌
۲۰ ارديبهشت ۰۴:۲۱
چقدر بد :)...

پاسخ :

خیلی
white feather
۲۰ ارديبهشت ۱۰:۱۶
من کلیات رو نگرفتم چی به چیه
یعنی من یه چیز دیگه فکر میکردم ولی کلا با این متن و متن قبلی بهم ریخت تفکراتم
ولی ر مورد اون قسمت که چرا شما عاشقشی و بقیه متنفر
وقتی که ایشون میگند بقیه متنفر هستند.اینطوری نیست به نظر من ایشون زیادی بزرگش کرده و از طرفی حتی اگه ازش خوششون نیاد علتش اینه که نمیتونند رفتار هاش رو درک کنند
ولی شما میتونید درک کنید و در واقع  دارید نیمه پر لیوان رو میبینید
در مورد خودتون هم اینو بگم
اساسا وقتی در یک رابطه .کات کننده و کسی که تموم میکنه پسر هست! دختر وابسته تر میشه و به قولی عاشق تر میشه!
شاید علت اینکه هنوزم بین تنفر و عشق سر در گم هستید(چیزی که من برداشت کردم و ممکنه غلط باشه) همین مووضع باشه
در کل شرایط پیچیده ای دارید...

پاسخ :

چیز خاصی نیست

یکی رو دوست داشتم سالها پیش این دو تا پست مربوط به اونه

یکی هست الان دوستش دارم بقیه پستا مربوط به اونه یعنی دو نفرن 

در مورد بقیه کامنت باهاتون موافقم

tarane fn
۲۱ ارديبهشت ۱۹:۱۵
ادم نه میتونه دلش نگه داره تبریک نگه نه میتونه بعدش وقتی جواب دید نشکنه خیلی وضع بدیه میفهمم من برای خودم گزینه گذاشتم وقتی دیدم حریف خودم نمیشم گفتم بمیره یا ازدواج کنه دلم گفت ازدواج کنه زبونم گفت خوشبخت بشی 

پاسخ :

اوهوم وضع داغونیه :( آدم خود درگیر میشه
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
مژده ای دل که مسیحـا نفسی می‌آیـد
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید
از غـم هجر مکن نـاله و فـریــاد کـه مـن
زده‌ ام فـــالـی و فریـــاد رسـی مـی‌آیـد
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان